مرتضی شجاعی اصل دانش آموخته کارآفرینی در دانشگاه تهران است که تمرکز اصلی خود را بر مارکتینگ و بازاریابی گذاشته و در این زمینه مشغول به کار است. اما او به بازاریابی محتوایی نیز بسیار علاقه و دستی هم بر آتش محتوا دارد.
مدیر بازاریابی ایران سرور قرار شده است تا در دومین کنفرانس بازاریابی محتوا به عنوان سخنران حضور پیدا کند و از تجربیات خود بگوید. مرتضی شجاعی اصل میخواهد درباره پدیده جذاب UGC و تولید محتوای مخاطبان برند صحبت کند و بگوید این اتفاق تا چه اندازه خوشایند و چقدر ناخوشایند است؟
مرتضی شجاعی اصل درباره محتوا و بازاریابی محتوایی چه فکری میکند؟
چشمانتان را ببندید و جهان را بدون هرنوع محتوایی تصور کنید! چه چیزی باقی میماند؟
ما انسانها در تمام عمر، مانند تشنهای در کویر، در جستجوی معنا سرگردان و حیرانیم. معنا را جایی نمییابیم جز در در محتوا؛ و به این امید هر محتوا را دنبال میکنیم که معنایی برای زندگیمان داشته باشد.
بازاریابی محتوایی، یعنی با استفاده از محتوا، گرهای از کار مخاطبمان باز کنیم، لذتی به او بدهیم و او را به سمت یک معنا هدایت کنیم. معنایی که پس محصولات و خدمات ماست، معنایی که در DNA برند ما زندگی میکند، معنایی که به آن باور داریم.
مرتضی شجاعی اصل چگونه در مسیر محتوا قرار گرفت؟
آن روز صبح، مثل همیشه بعد از بالا کشیدن کرکره کتابفروشیام، سراغ کامپیوترم رفتم تا جیمیلم را چک کنم. ایمیل آن هفته سایت متمم، با این تیتر شروع شده بود: بازاریابی محتوایی، شاید شغل بعدی شما باشد!
من سالها بدلیل علاقه و هم حرفهام، با محتوا مانوس بودم اما هیچوقت آن را، به عنوان ابزاری در خدمت اهداف کسبوکار، ندیده بودم. آن ایمیل، جرقهای در انبار باروت بود و محرک ورود من، به دنیای تولید محتوا شد.
چرا بازاریابی محتوا؟
تولید محتوای ارزشمند و کسب درآمد بواسطه آن (مستقیم یا غیر مستقیم)، شریفترین کاریاست که یک نفر میتواند در طول زندگیش به آن بپردازد. اگر نگاه همه آدمها این بود، بهشت را میتوانستیم قبل از مردن تجربه کنیم!
موضوع سخنرانی مرتضی شجاعی اصل در دومین کنفرانس بازاریابی محتوایی چیست؟
وقتی مخاطبان برای برندها محتوا تولید میکنند! (UGC)
محتوایی که مخاطبان در مورد شما تولید میکنند، موثرتر و شاید کمهزینهتر از هر نوع تبلیغاتی است. بنابراین خیلی هوشمندانه است که ما به جای تمرکز بر فروش و تکنیکهای فروش، مخاطبانمان را تشویق کنیم که راجع به ما حرف بزنند.
اما به شوق آوردن مخاطبان، چندان کار سادهای نیست. اول باید انگیزههای آنها را درست بشناسیم.
من در این کنفرانس، انگیزههای گونانون مخاطبان را در سه دسته کلی مرتب میکنم و با مثالهایی ملموس، به شما نشان میدهم که برندهای مختلف چگونه از آن انگیزهها استفاده کردهاند.
دست آخر، یک نکته طلایی خواهم گفت که در اثر تجربه به آن دست یافتهام. نکتهای که اثربخشی کمپینهای UGC شما را چندبرابر میکند.